سلاااااااااااام......خوبین ؟
چ خبرا ؟
ممنون منم خوبم.....
میخوام عکس خواهرمو براتون بزارم......البته این عکسا چاپ شدن من با گوشیم از روشون عکس گرفتم.....
اگه کیفیتشون خوب نیست ب بزرگواریتون ببخشین.....
سلام....خوب هستین؟
امیدوارم خوب باشین.......
این عکسه برادر زاده دوستمه.......خیلی نازه .....مگه ن ؟
البته این عکس پارسالشه ک بردنش اتلیه....
شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباس هاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی ؟؟؟ آخرش داماد طاقت نمیاره با هر مصیبتی شده در رو می شکنه....
حتما بقیشو بخون!!!!
ادامه مطلبو حتما بخونین.....
مسال بر خلاف هر سال خواستم لباس نو واسه عید نخرم
خواستم عید را جشن نگیرم
اما وسطای عید بود که رفتم و یه دست لباس مشکی خریدم
نه واسه تیپ و قیافش
واسه اینکه به جای جشنای هر سال امسال را عزاداری کنم واسه همه ارزوهام
الان 2 ساله که من هیچ عیدی ندارم و امسال که دیگه واقعا بدترین شروع زندگیم بود
برام دعا کنید یا به خواستم برسم یا این اخرین سال زندگیم باشه
نمیخوام دیگه بدون رسیدن به هدفم حتی نفس بکشم
خسته ام از خودم
بوــے فـَـــراموشے گرفتــہ اَґَ
رَنگــــِ تَنـــ ـهایـــ‗__‗ــــ__‗ـــــــ__‗ـــــــ__‗ــــــــــ‗__‗ــے
دٍل شکستـگے
بُـغــــض وَ خـامـوشـــــــ‗__‗ـــــے
چـیـزــے نیستــــْ
تـآریـ ـخ مَصـــرَفـمْــ ـ گذشتـــ ـہ اَستـــْـ !!
مچم رو می گیرم تو یه دستم
رگمو حس می کنم زیر انگشتم
پس هستم
تیغ تیز ، تو ببر دستمو ، تا بمیرم
من نتونستم ، انتقامم رو ، از این دنیا بگیرم
پس باختم
کف اتاق من پر شده از خون سیاه
تو یه قاب پنجرم ، نه ستاره هست ، نه ماه
منو ببین تو ای خدا
بوی مردن می گیره تنفسم
من نگاه رو به خیالت می دوزم
در انتظار هیچکسم
دست منو بگیر خدا ، منو ببر از این زمین
منو رها کن از خودم ، جون منو بگیر ، همین
منو ببین، منو ببین
این سیگار که میکشم همان فریاد هایی است که نمیتوانم بزنم ,
همان حرفهایی که جراًت گفتن به کسی را ندارم ,
همان دلتنگی هایی که روز به روز پیرم میکند ,
همان خاطراتیست که نه تکرار می شوند و نه فراموش ,
همان تنهایی های که کسی پرش نمی کند ,
همان درد هایی که درمان ندارند
کامپوتر رو روشن میکنی
صبر می کنی ویندوز بالا بیاد
یه قلوب از چاییتو میخوری
کلیک می کنی رو مای کامپیوتر
میری تو درایو G
... .
یه سیگار روشن می کنی
.
میری تو مای پیکچر
.
یه پک سنگین
.
دنبال یه فایل قدیمی می گردی
.
یه پک سنگین دیگه
.
پیداش می کنی ،
بازش می کنی
.
یه پک دیگه
.
عکسا رو نگاه می کنی
یه لبخند میزنی به خاطراتی که زنده شدن و دارن جلوت راه میرن
میرسی به یه عکس . . .
این عکس یه اشکالی داره
.
یه پکــ سنگین . . نه دو تا پکــ سنگیـــن
.
نمی خوای قبول کنی
جای یکی تو زندگیت خالیه
"دقیقا همونی که توی عکس خودشو چسبونده بهت"
.
محو عکسی
کم کم داغی سیگار دستتو میسوزونه
به خودت میای
سیگارو تو جاسیگاری خاموش می کنی
کامپوتر رو خاموش می کنی
خودتو پرت میکنی روی تخت
چشاتو می بندی و زیر لب میگی
.
.
.
" لعنتی" .
عشق
دست های تو....
گــاهــی وقــتــهــا مــجــبــوری اَحــمـق بــاشـی !
رویِ کــاغـَـذ مــیــنــویــســم
دَســتــهــایِ تـــُـو . . .
و رویِ آن دســت مــیــکــشــم . . . !!!
[گــاهــی وقــتــهــا مــجــبــوری اَحــمـق بــاشـی !
رویِ کــاغـَـذ مــیــنــویــســم دَســتــهــایِ تـــُـو . . .
و رویِ آن دســت مــیــکــشــم . . . !!!]
موهای یک زن خلق نشده
برای پوشانده شدن
یا برای باز شدن در باد
یا جلب نظر
یا برای به دنبال کشیدن نگاه
موهای یک زن خلق شده
برای عشقش
که بنشیند شانه اش کند , ببافد و دیوانه شود
دیوانه شود...
عطر مو های یک عشق فراموش شدنی نیست....
زن زندگیست
و
مرد امنیت
و چه خوب می شود وقتی
مردی تمامِ مردانگیش را
خرجِ
امنیتِ زندگیش كُند
و چه زیبا می شود وقتی زنی
تمامِ زندگیش را
خرجِ
غرورِ امنیتش كُند .
.
فقط لب هایم
نقشی به نام لبخند را بازی میکنند
نــپـــرس
هیــــچ نپــــرس از دلــــم
هـــمــین " چـــه خبــــر "
هـــمــین " چـــه میکنـــی ایـــن روزهــا "
ســـوال بـــدی اســت !
.
بی نگاهِ عشق مجنون نيز ليلايي نداشت
بي مقدس مريمي دنيا مسيحايي نداشت
بي تو اي شوق غزلآلودهيِ شبهاي من
لحظهاي حتي دلم با من همآوايي نداشت
آنقدر خوبي كه در چشمان تو گم ميشوم
كاش چشمان تو هم اينقدر زيبايي نداشت !
اين منم پنهانترين افسانهيِ شبهاي تو
آنكه در مهتاب باران شوقِ پيدايي نداشت
در گريز از خلوت شبهايِ بيپايان خود
بي تو اما خوابِ چشمم هيچ لالايي نداشت
خواستم تا حرف خود را با غزل معنا كنم
زير بارانِ نگاهت شعر معنايي نداشت
پشت درياها اگر هم بود شهري هاله بود
قايقي ميساختم آنجا كه دريايي نداشت
پشت پا ميزد ولي هرگز نپرسيدم چرا
در پس ناكاميم تقدير جاپايي نداشت
شعرهايم مينوشتم دستهايم خسته بود
در شب بارانيات يك قطره خوانايي نداشت
ماه شب هم خويش ميآراست با تصويرِ ابر
صورت مهتابيات هرگز خودآرايي نداشت
حرفهاي رفتنت اينقدر پنهاني نبود
يا اگر هم بود ، حرفي از نمي آيي نداشت
عشق اگر ديروز روز از روزگارم محو بود
در پسِ امروزها ديروز، فردايي نداشت
بي تواما صورت اين عشق زيبايي نداشت
چشمهايت بس كه زيبا بود زيبايي نداشت
باران که میبارد ....
یادت می افتم و فقط به این فاصله ها فکر میکنم...
باران که میارد من با تو خیس میشوم ....
انگار قطره های باران با لغزش خود روی صورتت را بوسه باران میکنند ....
کاش
من هم باران بودم
مادر بهشت من همه آغوش گرم تست
گوئي سرم هنوز به بالين نرم تست
مادرحيات با تو بهشت است و خرّم است
ور بي تو بود هر دو جهانش جهنّم است
ما را عواطف اين همه از شير مادر است
اين رقّتي كه دردل وشوري كه درسراست
اغلب كسان كه پرده حــــرمت دريده اند
در كودكي محبّت مــــادر نديده اند
امروز هستيم به اميد دعـــــاي تست
فردا كليد باغ بهشتم رضاي تست
کی میگه مرد گریه نمیکند
بعضی موقع ها اینقدر سخته زندگی
که مرد باشی تا بتونی گریه کنی!!؟